Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


sOOzeDeL


جوانی

قلب من باغصه هادارد جوانی می کند  

 

باهمه نامهربان ها مهربانی می کند

 

سالهاست این دل زحسرت مرده است اماهنوز

 

 


 


باهمین حسرت که دارد زندگانی می کند

 

کاروانم عازمم دردشت بی پایان عشق

 

قلب سردم با صبوری ساربانی می کند

 

درقفای سایه معشوقه ام دائم ولی

 

اوزمن اظهار بی نام ونشانی می کند

 

باغ بودم غصه هاخشک وحزینم ساختند

 

بلبلم درباغ دیگر نغمه خوانی می کند

 

اشک من جاری ولی جاری ترازچشمان من

 

آسمان بادیده من همزبانی می کند

 

چندسالی ازجدایی رفته است اما هنوز

 

درره عشقش وجودم جان فشانی می کند

 

عاقبت هم این حکایت می شودپایان وتن

 

ترک این دنیای غم این دارفانی می کند 

 

می رسدعمرم به پایان وحدیث عشق من

 

بعدمرگم زنده است وجاودانی می کند

 

عمررنجور"بهاری"جزبه مستی نگذرد

 

تن به مستی ادعای شادمانی می کند



www.takgap.com__\\mohammad.eos\\__www.takgap.com

+نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:جوانی,javani,ساعت22:25توسط mohammad | |



بگذار خدایا من بیمار بمیرم
 
بیمار گرفتارم و بگذار بمیرم
 
من آن شب مهتاب که گویند ندیدم
 
بهتر که درآغوش شب تار بمیرم
 
هر کس به بهارش ثمری دارد وافسوس
 
در اوج بهارم من و بی بار بمیرم
 
من گل نی ام و خار فراوان به برم هست
 
گلزار نمی خواهم و باخار بمیرم
 
گر تا به خود صبح دهم شرح وجودم
 
ترسم نشوم خالی و غمبار بمیرم
 
سیلاب دو چشمان "بهاری" نشود بند

بگذار خدایا من بیمار بمیرم



www.takgap.com__\\mohammad.eos\\__www.takgap.com

+نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,گرفتار,gerftar,ساعت21:28توسط mohammad | |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد